بانوی مهر و عطوفت

بانوی مهر و عطوفت
یادواره بزرگان 18/ بانوی مهر و عطوفت/ آزادمهر دانش (دانش آموخته کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه خوارزمی)/ مهرناز خراسانچی (رئیس کتابخانه عمومی حسینیه ارشاد)/ هدی هماوندی (دانشجوی دکتری علم اطلاعات و دانش شناسی)
بخش اول: آزادمهر دانش، دانش آموخته کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه خوارزمی
این بار مجلس آرای این بخش یادواره بزرگان، استاد پیشکسوت کتاب و کتابداری بانویی که مهر یار مهربان را با محبتی دوستانه و سخاوتمندانه پاسخ گفته و میگوید. استاد نوش آفرین انصاری را هر کس که مهرورزی را با کتابداری و کتابخوانی، بهویژه در حوزه ادبیات کودکان و نوجوانان آموخته باشد خوب میشناسد. او در خانوادهای اصیل و ریشهدار زاده و پرورده شد. روزهای زندگی را در سفر به چهار گوشه دنیا و اقامت در استانهای مختلف کشور بهدلیل اشتغال و موقعیت پدر در مناصب دولتی در کسوت دیپلمات گذراند و با فرهنگهای مختلف ملل جهان آشنا شد. زندگی منضبط و در چارچوب آداب و رسوم خاص و قید و بندهای زندگی با وجود فراز و نشیبهای مختلف، هرگز مانع از گذر او از دیوارها نشد. چه زمانی که در میان خانواده بود یا در صومعه، در زادگاه و میهنش و چه در کشورهای گوناگون.
نوشآفرین انصاری در سال 1318 در شهر سیملا واقع در هند در یک خانواده فرهنگی متولد شد. دوران کودکی و نوجوانی را بهخاطر موقعیت شغلی پدر، همواره در سفر بود و زندگی در کشورهای مختلف و نیز شهرهای مختلف داخل ایران تجربههای گرانبهایی را برای او به ارمغان آورد. او پس از اتمام تحصیلات متوسطه، تحصیلات عالی خویش را بنا به پیشنهاد محمدعلی جمالزاده در رشته کتابداری شروع کرد و وارد مدرسه کتابداری در ژنو شد. فوق دیپلم کتابداری گرفت و در کتابخانههای مختلفی در هند و ایران مشغول به کار حرفهای کتابداری و توسعه کتابخانهها شد.
پس از ورود به دهلی نو برای مدت کوتاهی به دانشکده کتابداری دانشگاه دهلی رفت. ولی علاقهاش به کارهای عملی در محیطهای عمومی بیشتر بود. به همین خاطر به صورت داوطلب بدون دریافت حقوق در چند کتابخانه عمومی در دهلینو و کتابخانه بزرگ دهلی کهنه کار میکرد. وی در خاطراتش میگوید: «برای رفتن به این کتابخانه (دهلی کهنه) به طور مرتب باید اجازه میگرفتم. یک شب که جناب نهرو را از نزدیک دیدم (به سبب دوستی با پدر و مادرم، تاریخ تولدم را در سیملا به خاطر داشت و یادداشتی نوشت تا به هر کجا که میخواهم بروم) به ایشان گفتم من زاده هند هستم و خواهش کردم این اجازه را به من بدهند که بدون مجوز به کتابخانه بروم. اجازه صادر شد». این دوره از نظر آموزشی فوقالعاده بود. استاد انصاری از این دوران چنین یاد میکند: «بسیار یاد گرفتم که تفاوتها را ببینم و بپذیرم و بیش از گذشته به اهمیت کتابداری پی ببرم. هر چه پیش رفتم بیشتر عاشق کتابداری شدم فکر تأثیر کتاب بر انسان، برای آزادکردن انسان و کتابداری اجتماعی در آنجا برایم پیدا شد».
زندگی در هند تأثیرات زیادی در شکلگیری شخصیت فردی و اجتماعی وی داشت.
نوش آفرین انصاری از هند چه آموخته است؟ "من از هند خیلی چیزها آموختم. از همان کودکی هرگاه میگفتم من در هند به دنیا آمدهام هالهای از عرفان و هرمان هسه و این گونه مفاهیم مرا احاطه میکرد".
مفهوم "کتاب برای همه" به واسطه ملاقات با شخصیتهای برجستهای چون "جواهر لعل نهرو" و "ایندرا گاندی(نهرو)" بود. زندگی در سایر کشورها، زمینههای فکری و شخصیتی بینالمللی او را در امور فرهنگی به وجود آورد و ارتباط با شخصیتهای مهم علمی، فرهنگی و سیاسی ایران بستر فعالیتهای بومی و فرهنگی او را در کشور ساخته و تکمیل نمود. از اینرو، کارنامه علمی ایشان گسترده است و از جمله آنها کتاب "مدخل تاریخ شرق اسلامی" در سال 1366 برنده جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شده بود.
در سال 1342 به همراه پدر به تهران بازگشت. سالی که پر از اتفاقات مهم برای او بود: محمدعلی جمالزاده در نامهای به ایرج افشار توصیه کرد کاری در کتابخانه به این کتابدار جوان داده شود. به انجمن کتاب راه یافت و در دفتر مجله راهنمای کتاب به ساماندهی مکاتبات پرداخت. بنا به دعوت ایرج افشار سرپرستی بخش فنی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران را به عهده گرفت. با شورای کتاب کودک که یک سال از عمرش میگذشت آشنا شد و دیدارش با زنده یاد توران میرهادی، وی به عضویت شورای کتاب کودک درآمد. دوره شش ماهه آموزش کتابداری را در مدرسه روش نو برگزار کرد. نخستین کتاب او تحت عنوان «تأسیس کتابخانه در روستا » توسط سپاه دانش و ترجمه مقاله کتابخانههای عمومی در هند نیز در مجله راهنمای کتاب منتشر شد.
استاد نوش آفرین انصاری در آذرماه 1342 با استاد زبان فارسی خود، دکتر مهدی محقق ازدواج کرد. دکتر محقق در سال 1344 از سوی دانشگاه مک گیل کانادا برای تدریس دعوت شد. نوش آفرین انصاری در این زمان تصمیم به ادامه تحصیل گرفت و در دانشگاه مک گیل در رشته کتابداری مقطع کارشناسی ارشد نام نویسی کرد و بعد از گذراندن واحدهای درسی و دفاع از پایان نامه موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد شد.
او در سال 1355، به قصد تکمیل تحصیلاتش بار دیگر به کانادا رفت و در دانشگاه تورنتو برای دوره دکتری پذیرش گرفت و مشغول به تحصیل شد. در سال 1357، برای گرآوری منابع پایاننامهاش به ایران آمد، اما رخدادهای دوران انقلاب سبب شد به کانادا باز نگردد و کار پایاننامه نیمه تمام ماند. پس از بازگشت به ایران، به تدریس، راهنمایی پایاننامه و مدیریت گروه آموزش کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه تهران پرداخت.
پیوند او با کتاب از همان روزهای آغازین تا امروز پایدار و ناگسستنی بوده است. خلاقیتها و ابداعاتش در ترویج کتاب و کتابخوانی و بردن کتاب به میان اقشار مختلف جامعه، بهویژه کودکان و نوجوانان در استانهای محروم کشور مثال زدنی است. همچنین تأسیس کتابخانه در کانون اصلاح و تربیت، مناطق محروم و اردوهای پناهندگان و تشویق افراد برای همکاری و دستیاری در این امر یکی دیگر از ابتکارات ایشان بوده و هنوز هم هست. کسب سمت دبیری شورای کتاب کودک، ریاست کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران و مدیریت گروه آموزش کتابداری دانشگاه تهران تجربه مدیریتی مفیدی برای ایشان بود.
استاد نوش آفرین انصاری عمری را صرف شکلگیری شورای کتاب کودک و به بار نشستن تلاشهای جمعی در جهت اهداف آنجا کرده است را پُربار میداند. هیئت مدیره شورای کتاب کودک، همکاران و همه اعضای شورا، در یک نظام داوطلبانه کار میکنند. ”اختیار داشتن، دوست داشتن و آرمان گرایی” از نکات مهم در شورا است. همه کارها در جهت یک آرمان انجام میشود و آن آرمان همیشه چراغ هدایت اعضای شورا بوده، هست و خواهد بود. آرمانی که اعضاء را هدایت میکند، از “من” به ”ما” رسیدن است. مسئولان شورای کتاب کودک همگی یک نگاه عاطفی به حضور جمعی و به شورا دارند و در میان اعضاء این نگرش رشد کرده است و از نظر عاطفی به یکدیگر و به شورا نزدیکاند که به سختی میتوانند به “من” تبدیل شوند.
استاد نوش آفرین انصاری با همکاران و اعضای شورای کتاب کودک در جهت رشد و توسعه ادبیات کودک و نوجوان ایران، تدوین فرهنگنامه کودکان و نوجوانان در 17 جلد، و بیش از 80 مقاله تألیفی و ترجمه به زبان فارسی و انگلیسی در زمینه کتاب و کتابداری و ادبیات کودکان و نوجوانان، همچنین حضور در مجامع علمی و فرهنگی داخلی و بینالمللی دارند. شورای کتاب کودک به عنوان نماینده ایران در دفتر بین المللی کتاب برای نسل جوان( IBBY) است.
نوش آفرین انصاری و دیدگاه افراد مختلف:
دکتر مهدی محقق: سخن گفتن از کسی که متجاوز از پنجاه سال در سایه لطف او به آرامش و آسایش زندگانی را گذراندم. من نه تنها از علم و معرفت سرشار او همواره بهرمند گشتهام؛ بلکه از حلم و گذشت افزون از وصف او پیوسته برخوردار بودهام. این از شگفتیهای روزگار است، که دو تن با دو پیشینه مختلف پنج دهه در زیر یک سقف زندگی را به سر برند؛ و کوچکترین اختلاف و کمترین ناسازگاری میانشان رخ ندهد.
توران میرهادی: شاگردی من به دوستی زوال ناپذیر مبدل شد. او در لحظه لحظه زندگی من پا گذاشت و من در لحظه لحظه زندگی او.
ثریا قزل ایاغ: اولین سلام من به نوش آفرین انصاری در سال 1353 در یک نامه کوتاه بود. این سلام مرا به کرانه دوستی و به طول چهل سال کشاند و ارمغان آن مهرورزی بود، امید بود و دید انتقادی.
هوشنگ مرادی کرمانی: از ویژگیهای قابل توجه خانم انصاری جذب آدمهای مستعد گمنام اما کارآمد بدون توجه به نوع تفکر آنهاست و این به نظر من نقطه عطف زندگیشان است که مرا هم به طرف خود کشید.
کامران فانی: خانم انصاری از همان نخستین برخوردش اثری دلپذیر در مخاطب میگذاشت. خوش سخن بود، محضری گرم و گیرا و صمیمی داشت و سرشار از عطوفت. در گفتارش همواره نوعی شور و شیفتگی بود که بیاختیار به دل مینشست. استاد دوست داشتنی رشته کتابداری بود. عشق او به انسانی کردن کتابداری؛ به انسانهای عادی و فراتر از همه به روح معصوم کودکان و برآوردن سادهترین نیازهای آنها همچون چراغی فرا راه آینده ایران را روشن کرده است.
دکتر علی جلالی: تیزهوشی، وجاهت علمی، سلوک اخلاقی و افکار انسان دوستانه ایشان به قدری ارزنده و کمیاب است که هر کسی را در کمترین زمان شیفته شخصیت والای او میکند.
فاطمه مرتضایی فرد: انسانی مهربان، دارای سعه صدر، مردم دار، نقادی تیز، با سیاست، گاهی خوشبین به مسائل و در جای خود رک گو و با روابط عمومی فوق العاده و من آموختم. از هر کدام چیزی و هنوز هم در حال شاگردی این بزرگان هستم.
ملیحه پیشداد محمدی: فکر میکنم شعف و لبخند به لحظه لحظه جریانهای زندگی که ایشان با آن روبرو هستند حکایت از عمیقترین دستاورد وجودی یک انسان یعنی "صلح با خویشتن" دارد.
حاصل سخن
از استاد عزیز و دوست داشتنی میگویم که جمیع صفات زیبا و ارزشمند انسانی در او نهادینه شده است. رسم روزگار بر این است که فرد یا افرادی که بر سر راه زندگی هر کسی قرار میگیرند میتوانند منشأ تغییر و تحول خوبی باشند. استاد نوش آفرین انصاری از معدود اساتید اثرگذاری هستند که درخشش چشمان و طنین کلامشان بشارتدهنده زندگی است. او نه تنها به عنوان استاد نمونه، بلکه به منزله الگویی درسآموز، منشأ تغییر و تحولات زیادی برایم بودند و هستند. از ویژگیهای خوب و سجایای بارز و برجسته اخلاقی ایشان، فروتنی، مهربانی و صبر و شکیبایی، داشتن روحیه مدیریت مشارکتی، کمک به افراد مختلف، اعتقاد به کار داوطلبانه و گروهی. همین ویژگیهای استاد نوشآفرین انصاری، وی را به استادی مهربان و برجسته در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی، و چهره فرهیخته، اثرگذار و ماندگار در جامعه علمی ایران بهویژه جامعه کتابداری و اطلاع رسانی ایران و نمونه یک معلم واقعی تبدیل نموده است. رفتار، گفتار و اندیشههای نیکشان مصداق گفتار نیک، کردار نیک و اندیشه نیک است که برایم آموزنده، دلنشین و لذت بخش بوده است. در طول دوران زندگی همیشه برایم به عنوان الگوی یک انسان خوب و شریف و مهربان، دوست و خویشاوندی صمیمی و بینظیر بودند و خواهند بود.
مهرناز خراسانچی (رئیس کتابخانه عمومی حسینیه ارشاد)
او را مي شناختم، تلاشهايش را دوست داشتم و برايم شخصيت متفاوتي داشت! اما، در ارديبهشت ١٣٨٣ بود، در همايشي در اصفهان! به عشق شنيدن كلامش از ٧ صبح بيتاب بودم، ساعت ٨ صحبتش را شروع كرد، درباره حرفه و صفات كتابدار حرف زد! وقتي سخنان شيرين و جانبخشش تمام شد، واقعا حس ميكردم دو بال دارم و ميتوانم پرواز كنم!
در بين برنامه، در راهرو ايستاده بودم، با شال سفيدي بر سر و سادگي مثال زدنيش از سالن خارج شد، دويدم جلو و گفتم سلام خانم دكتر انصاري، گفت سلام دختر جون! چطوري؟ و در ادامه بحث درباره شورا و كتابدار بودنش!
و اين شد آغاز عشق! ديگر رها نشد! هميشه در ذهن و قلبم حضور داشت و دارد! چه زماني كه با دلي پردرد به منزلشان رفتم و مادرانه پذيرايم بود و چه زماني كه براي كار خدمتشان رسيدم و استادانه پاسخگويم بودند!
براي مراسم نكوداشتش در انجمن مفاخر رفتم و بعد از خواندن چندباره كتابش، خودم آن را در كتابخانه حسينيه ارشاد گويا كردم! با ابعاد شخصيتش بهتر و دقيق تر آشنا شدم و اين رابطه استاد و شاگردي تا امروز ادامه دارد!
وقتي براي مديريت كتابخانه حسينيه ارشاد دعوت شدم و با ايشان مشورت كردم، با نهايت دقت مرا راهنمايي كردند و از آن پس مشوقم هستند! هميشه براي انجام كار داوطلب پيشرو بودند و اين خود بهترين الگو، براي ماست!
وی سبب مباهات تمام كتابداراني است كه عاشقانه كار ميكنند! خاطرم هست در همان همايش گفتند : تمام كتابداران كشور يا فرزندان من يا نوههاي من هستند (يعني كتابداران يا مستقيم شاگردم بودند، يا خودشان ساير كتابداران را تربيت كرده اند!)
او برايم هميشه الگويي بي بديل است و در مديريتم نيز هميشه كار جمعي را با الگوي ايشان همراه كردهام!
و به قول بانو توران ميرهادي، نوش آفرين انصاري بانوي مهر و مداراست!
هدی هماوندی (دانشجوی دکتری علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه تهران)
مراسم تجلیل از پیشکسوتان کتابداری پزشکی در حسینه ارشاد برگزار میشد. همه حضار با اشتیاق منتظر بودند. استاد نوشآفرین انصاری (بانوی زادۀ پاییز 1318) با چهرهای خندان و موهای سپید که جذابیت چهره مهربان و مادرانهشان را دوچندان کرده بود پشت تریبون آمدند و بعد از ذکر خاطراتی این جمله را گفتند که در همان اولین دیدار آویزه گوشم شد " اول بومی شویم و بعد جهانی"
شاید شنیدن یک جمله اثرگذار از کسی که عمری را بی ادعا برای ایجاد و گسترش فرهنگ مطالعه خصوصا در بین کودکان و نوجوانان سپری کرده آن هم تنها در یک دیدار به جلسهها کلاس درس می ارزد. بانویی که موی سپید کرد تا با ذوق و افتخار از فعالیتهای شورای کتاب کودک و انتشار جلدهای فرهنگنامه کودکان و نوجوانان سخن بگوید. امروز ما او را با تلاشهایش در جهت ترویج فرهنگ کتابخوانی در بین کودکان سرزمینش میشناسیم و نه با تعداد مقالات علمی پژوهشی، مقالات آی اس آی و ...
ایشان از اساتیدی هستند که به واقع دانشی را که در آن سوی مرزها فرا گرفتند بی دریغ و با تلاشی خستگی ناپذیر، کاربردی و بومی کرده و عمر خویش را بی هیچ چشم داشتی در این مسیر وقف نمودند و اندیشیدن به ایشان و امثال وی، یدک کشیدن عنوان دانشجویی را نیز برایم دشوار میکند چه رسد به دکتری، استادیار، دانشیار و ....
امید که بتوانیم سادگی بی آلایشی و میهن دوستی ایشان را سر لوحه کارمون قرار بدیم و بهجای تکاپو در جهت کمیت و کثرت آثار به انجام پژوهشهای کاربردی و پیادهسازی نتایج آنها در زمان و موقعیت متناسب روی بیاوریم.