دکتر محمد حسن زاده، استاد انسانیت و مهربانی

یادواره بزرگان
دکتر محمد حسن زاده، استاد انسانیت و مهربانی
نخستین بار، خدا از نام خویش، نام تو را آفرید . از رسالت برگزیدگان خویش، سهم شانه های بردبارتو قرار داد. فانوس شبانه روز علم را در دست هایت نهاد و تو را روشن گر جاده های هستی رقم زد.
یک نفر بود به بزرگی و عظمت مهربانی، نمیدانم.....
شما هم ان روز را به یاد دارید یا نه اما من هیچ گاه فراموش نخواهم کرد. مهر ماه سال 1391،ازمایشگاه علم اطلاعات. دانشگاه تربیت مدرس
اولین بار مهر 91 در اولین جلسه دوره کارشناسی ارشد ایشان را ملاقات کردم. قبلا اسم ایشان را در فهرست منابع ارشد دیده بودم اما با ایشان اشنایی نداشتم. وقتی وارد کلاس شدند چون من جلسه اول غایب بودم با خوش روئی از من خواستند خودم را معرفی کنم.در درجه اول از اخلاق ایشان که واقعا یک انسان به تمام معنا بودند خوشم امد. همین حس خوب به کلاس ایشان باعث شد که به رشته روز به روز علاقه مند تر شوم. بعد از هر کلاس ان قدر انگیزه من قوی میشد که واقعا قابل وصف نبود. با هر کلیدواژه ای که از ایشان می شنیدم دنبالش میرفتم و سعی میکردم دانش خود را تقویت کنم و راه های جدیدی درحوزه علم اطلاعات روی من باز شد. از ویژگی های بارز ایشان دلسوزی نسبت به دانشجو بود. ایشان به وضع مالی دانشجویان توجه داشتند و به دانشجویانی که علاقه مند بودند پروژه هایی معرفی میکردند. اولین جنبه مهم این پروژه ها کسب مهارت بود بنده مهارتهای زیادی در حوزه پژوهش و نگارش از ایشان اموختم. اولین حق الزحمه من مربوط به پروژه ای در حوزه اطلاعات بود. در اولین گام خیلی خوشحال بودم که استاد به من اعتماد کرده و بخشی از این پروژه را به من سپرده است. هر روز با عشق و علاقه خاصی ان را دنبال میکردم. وقتی اولین حق الزحمه خود را دریافت کردم با ان برای خود یک جفت کیف و کفش خریدم و هنوز انها را دارم. نگاه کردن به انها به من یاداور میشود که هر چیز با زحمت ممکن است از ویژگی های دیگر استاد احترام به دانشجو و فروتنی ایشان بود. بارها ایشان ما را فرزند خود خطاب میکردند.هرگز ندیدم ایشان خود را از ما جدا بدانند کنار درس میتوانستیم از مشاوره های ایشان نیز بهره مند شویم. استاد هیچ وقت با ما تندی نمیکرد. همیشه مشوق بود. بزرگترین درسی که از ایشان اموختم درس انسانیت بود. از خداوند ارزوی طول عمر باعزت برایشان ارزومندم.
میخواهم همیشه دانشجویشان باشم و در برابر شان سر تعظیم فرود اورم. و در اخر
"دیروز، امروز و فردای این سرای پهناور، ساخته کلام شیوای شماست. همراه با شما ، سجاده های عبادت را در کلاس های درس پهن کردیم . هر کس، در هر مقام و رتبه ای، روزی در کلاس درس شما نشسته و زمزمه کلام شیرینتان را در گوش هایش به یادگار دارد و زینت بخش آسمان زندگانی مان، ستاره های روشن و پرفروغ علم شماست طرز بیان هر کلمه شان به دل می نشیند و عطر گرم خورشید، از ابریشم کلامشان پیداست. ما را هنوز دانشجویان حقیر خود بپندارید که تشنه بیداری هستیم"
مریم مقدمی،دانشجوی دکتری علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه تهران